جدول جو
جدول جو

معنی ملازمت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

ملازمت کردن
همراهی کردن، ملازمه کردن، دمخور بودن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملامت کردن
تصویر ملامت کردن
سرزنش کردن نکوهیدن: (و چون میل بخیر کند از میل بشر پشیمان شود و خویشتن را ملامت کند) (اوصاف الاشراف. 26)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملاقات کردن
تصویر ملاقات کردن
روبرو شدن با کسی دیدار کردن کسی را: (ناصرالدین شاه اگر هر روز خواهر زن خودش را ملاقات نمیکرد ناخوش میشد) (دهخدا. چرند و پرند. 130)
فرهنگ لغت هوشیار
پتودن پایداری کردن ایستادگی کردن ایستادگی کردن پایداری کردن} امیر خراسان... بپاسخ گفت که کار ایشان زیادت از آن است که با ایشان مقاومت و مقاتلت توانیم کردن،) (سلجوقنامه ظهیری. چا. خاور 15)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملازم کردن
تصویر ملازم کردن
همواره همراه و ندیم کسی کردن شخصی را: (چون مجلس باخر رسید و مستان عزم شبستان کردند سلطان از زبان خود کسی را ملازم قیصر کرد و جهت احتیاط را فرمود که با او رسوم چرب زبانی و آداب نیکو محضری ممهد دارند) (سلجوقنامه ظهیری. چا. خاور. 27)، همیشه در جایی مقیم ساختن، نوکر کسی کردن، مواظب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
سرزنش کردن، نکوهیدن، شماتت کردن، نکوهش کردن، سرکوفت زدن، عتاب کردن
متضاد: تحسین کردن، ستایش کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
Penalize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
Balk, Resist, Withstand
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ملاقات کردن
تصویر ملاقات کردن
Encounter, Meet
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
Bother, Heckle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
straffen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
відмовлятися , опиратися , витримувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
карати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
турбувати , перебивати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
sich weigern, widerstehen, standhalten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ملاقات کردن
تصویر ملاقات کردن
ontmoeten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
weigeren, weerstaan
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
storen, onderbreken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ملاقات کردن
تصویر ملاقات کردن
begegnen, treffen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
отказываться , сопротивляться , выдерживать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ملاقات کردن
تصویر ملاقات کردن
зустрічати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
przeszkadzać, przerywać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ملاقات کردن
تصویر ملاقات کردن
встретить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
беспокоить , перебивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
наказывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
odmawiać, opierać się, wytrzymywać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ملاقات کردن
تصویر ملاقات کردن
spotkać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
bestrafen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
recusar, resistir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ملاقات کردن
تصویر ملاقات کردن
encontrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
incomodar, interromper
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
penalizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
penalizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی